عزت نفس و غرور، دو مفهومی هستند که در زندگی ما تأثیرات قابل توجهی دارند. در این مقاله، قصد داریم تا به فرق عزت نفس و غرور بپردازیم و به شما کمک کنیم تا در فرآیند تقویت عزت نفس خود، از غرور دوری کنید.
تفاوت عزت نفس و غرور
اولین تفاوت بین عزت نفس و غرور، در ریشهی این دو کلمه قرار دارد، احساس ارزشمند بودن است.به عبارت دیگر، عزت نفس مرتبط است با داشتن تصوّری مثبت از خود و قدرت داشتن در مواجهه با چالشهای زندگی. به طور مثال، زمانی که به خوبی در یک وظیفه عمل میکنیم، احساس خوبی درباره خود داریم و این به عزت نفسمان اضافه میشود. در مقاله عزت نفس چیست به این موضوع خیلی بهتر پرداخته ایم. اگر بیشتر میخواهید بدانید و یادبگیرید صفحه آموزش عزت نفس را مشاهده کنید
غرور از طرفی، احساس برتری و فخر فروشی است. این احساس برتری به شخصیت و اعتماد به نفس زودگذری بنیان میشود و ممکن است منجر به رفتارهای ناخوشایند و عدم تواضع شود. به طور مثال، یک فرد مغرور ممکن است به خاطر موفقیت خود از دیگران بالاتر بیندیشد و نسبت به آنها تکبر کند.
خودخواهی و عزت نفس
یک تفاوت دیگری که در این بحث وجود دارد، تفاوت بین خودخواهی و عزت نفس است. خودخواهی یعنی تمرکز بیش از حد بر خود، در حالی که عزت نفس بیانگر احساس ارزشمندی و توانایی در مواجهه با دیگران است. خودخواهی بیشتر به خود محدود میشود و فقط در نظر گرفتن منافع شخصی اهمیت قائل است، در حالی که عزت نفس، به تواناییها، کاراییها و ارتباطات موثر با دیگران نیز مرتبط است.
بزرگان چه در مورد غرور و عزت نفس فکر می کنند؟
بهترین راه برای برداشت تفاوت بین عزت نفس و غرور، نقل قول مشهوری است که میگوید: “عزت نفس، آن چیزی است که شما به خودتان میدهید و غرور، آن چیزی است که دیگران به شما میدهند.” این نقل قول، تفاوت بین دو مفهوم را به طور کامل بیان میکند. عزت نفس بر پایه ارزش شخصی و دیدگاه خودمان به خودمان استوار است، در حالی که غرور بیشتر به نظرات دیگران و واکنشهای آنها نسبت میدهد.
این دیدگاه کارلوس کاستاندا، نویسنده و مربی موفق در زمینهی توسعه شخصی و روانشناسی است
یک داستان واقعی از درک بهتر عزت نفس و غرور
ویلیام کانتی، شاعر و نویسندهی بزرگی بود که با قلم و کلمههایش جماعتی از مردم را در حیرت میانداخت. ویلیام بر خلاف بسیاری از شاعران دیگر زمان خود، همواره به خود افتخار میکرد و غرور خود را بیش از حدی پرورش میداد. او معتقد بود که ایشان متفاوت و برتر از سایرین است و همهی دیگران باید او را تحسین کنند.
یکی از روزها، ویلیام در یک سمینار ادبی حاضر شد. استادی مشهور به نام آرثر هولاند برای ارائهی سخنرانی خود در این سمینار دعوت شده بود. همهی شاعران و نویسندگان بزرگ شهر حاضر بودند و همه انتظار داشتند آرثر هولاند با سخنانش، جماعت را شگفتزده کند.
با خود تفاوت خود با استاد بزرگ را میخواست نشان دهد. او از این فرصت بهره برد و تصمیم گرفت در سخنرانی خود بیش از حد برتری و استعداد خود را به نمایش بگذارد.
سخنرانی ویلیام آغاز شد. او با برتری بیش از حد در بیان هنر خود میدرخشید. جماعت به وی شگفتزده شده بودند، اما به نوعی خسته و بیحوصله نیز شده بودند. آرثر هولاند در پشت جماعت نشسته بود و با تماشای این عمل به صورت خفی دلخور بود.
وقتی سخنرانی ویلیام به پایان رسید، جماعت تشویق و تحسین کردند، اما درون هولاند به خاطر این برتری بیش از حد، شعور عزت نفس بلند و غرور ویلیام را درک کرده بود.
آرثر هولاند که از نظرات عمومی خوبی درباره ویلیام شنیده بود، تصمیم گرفت با او در مورد این مسئله صحبت کند. هولاند به ویلیام نزدیک شد و با ادبیات خوشآیندی به او گفت: “ویلیام، بدان که اینکه شما استعداد بسیاری دارید و به جامعهی هنری بسیار ارزشمندی میافزاید. اما بیان کنم که وقتی آثار خود را به جلوی دیگران میآورید، باید عزت نفس را با غرور اشتباه نگیرید. اینکه شما برتر هستید، به شما حق نمیدهد که دیگران را کم ارزش بدانید. عزت نفسی که خودتان به خودتان میدهید، ارزشمند است، اما غروری که دیگران به شما میدهند، ممکن است تا حدی محدود و نسبی باشد.”
ویلیام از این حرفها گیج شده بود، ولی در آن لحظه فهمید که در اشتباهی عمده قرار داشته است. او برای لحظاتی سکوت کرد و سپس با حسرت و تأثر به هولاند گفت: “شما درست میگویید، آرثر. تا به امروز در عزت نفسم اشتباه کرده بودم. اما حالا فهمیدم که عزت نفس، آنچه که خودمان به خودمان میدهیم است و غرور، آنچه که دیگران به ما میدهند. از این به بعد، تمام تلاشم را خواهم کرد تا عزت نفسم را حفظ کنم و غرور را به حد اندازه کاهش دهم.”
این لحظه برای ویلیام نقطهی عطفی در زندگی اش بود. او از این پس با عزت نفسی متعادل و بدون غرور بیش از پیش، آثار خود را خلق میکرد. او به عنوان یکی از شاعران برجسته تاریخ، با ارزشی که به خودش میداد و توانایی خود را به درستی میشناخت، در جامعهی هنری به جایگاهی بلندی دست یافت.
این داستان واقعی از زندگی ویلیام کانتی نشان میدهد که عزت نفس و غرور دو مفهوم متفاوت هستند. درک این تفاوت و داشتن عزت نفس مناسب، میتواند زندگی و روابط افراد را بهبود بخشد و به رشد و توسعهی شخصی کمک کند.
جمع بندی و پیشنهاد من به شما
با توجه به تفاوتهای بین عزت نفس و غرور، دعوت میکنم تا به تقویت عزت نفس خود بپردازید. به جای اینکه تلاش کنید تا با تکبر به برتری برسید، بر روی تواناییها و ارزشهایتان تمرکز کنید. از خودشیفتگی و خودخواهی دوری کنید و با تواضع و احترام به دیگران، به بالا بردن عزت نفس خود کمک کنید. به یاد داشته باشید که عزت نفس، پایهای استوار برای رشد و پیشرفت در زندگی موفق است.
“عزت نفس را چنان داشته باشید که دیگران به آن احترام بگذارند، اما غرور را به گونهای پرورش دهید که هیچکس به آن نیاز نداشته باشد.” – جان وودن
مقاله را از اینجا به پایان میبریم و به شما توصیه میکنیم از این نکات در زندگی روزمرهتان بهره ببرید و برای تقویت عزت نفس خود اقدام کنید. با پرورش عزت نفس، به یک زندگی موفق و شادتر هدایت خواهید شد.
Responses